سال 1390 هم داره به پایان خودش نزدیک میشه .
در پایان هر سال ، شاید از خودمون پرسیده باشیم امسال چه طور گذشت ؟ !
اگه تمام سال ها رو یک پنجره ی باز روی قلبمون حساب کنیم ،
تا الان چندتا پنجره از پنجره های قلبمون بسته شده ؟
داریم میریم .
توی این جاده ی زندگی منظره های مختلفی رو تماشا کردیم .
بعضی از اونا برامون دلچسب و به یاد ماندنی بود ،
بعضی از صحنه ها برامون غم انگیز و دلخراش
و بعضی از منظره ها طبیعی و معمولی .
توی این جاده گاه به جاهایی رسیدیم که لبه ی پرتگاه بود
و زمینش هم یخ زده اما همیشه این حس رو داشتیم
که یه دستی همیشه بالای سرمونه و بهمون امداد میده .
در آخرین لحظه هایی که هیچ امیدی نداشتیم
همون نیرو ، دوباره به کمکمون اومده .
«یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب
ثبّت قلبی علی دینک»
از خدا ی متعال می خوام هیچ وقت ما رو تنها نگذاره
چون اگه به حال خودمون رها بشیم
به قعر دره های گناه سقوط می کنیم .